چهارشنبه، آذر ۲۳، ۱۳۹۰

Seven Memories and Three Comments on Master Faramarz Payvar


هفت خاطره و سه‌ نظر درباره استاد پایور از زبان پژمان آذرمینا، شاگرد استاد بین سالهای ۱۳۶۳ و ۱۳۷۳:

خاطره اول: استاد همیشه به من یادآوری میکردند که هدفم این نباشد که روزی مثل ایشان بشوم یا ساز بزنم. همیشه تاکید میکردند که "هدف باید این باشد که از من بهتر بشوید. اگر حد‌اکثر آرزویتان این باشد که مثل من بشوید که من خودم هستم."

خاطره دوم: من سالهای زیادی از دوران نوجوانی خود را صرف بازنویسی و تصحیح دورهٔ ابتدائی و صبا کردم. به سبب غرور جوانی، از دادن پیشنهاد برای تغییر نتها ابا نداشتم و این باعث میشد که گاهی اوقات استاد به من یادآوری کنند که چطور می‌توان نظر داد ولی‌ به طرزی که به شخص مقابل بر نخورد (به خصوص وقتی‌ که طرف مقابل استادی همچون ایشان باشد). می‌گفتند کهنظر خود را به صورت جملهٔ سوالی مطرح کنم تا جملهٔ خبری یا امری. مثلا "بهتر نیست تریل سل با لا بمل باشد تا لا کرن؟" هنوز هم بعد از بیست و هفت سال با این روش مقالات و متون را تصحیحمی‌کنم و نظراتم بهتر از آن قبول میشود تا اینکه قاطعانه آنها را بیان کنم.

خاطره سوم: در کنسرت‌های ماهانه کلاسشان، تاکید داشتند که کسی‌ حق ندارد گًل و شیرینی‌ و کادو بیاورد. دوستانی که با این قانون آشنایی نداشتند خاطرات تلخی‌ ممکن است از برخورد استاد داشته باشند، اما ایشان می‌گفتند این تشریفات باعث چشم و هم چشمی میشود و به مرور هدف اصلی‌ کنسرت‌ها از موسیقی‌ به این متوجه خواهد شد که چه کسی‌ چه چیزی می‌خواهد بیاورد.پذیرایی‌ بین دو قسمت برنامه فقط چای و بیسکویت ساده‌ای بود که خودشان می‌‌آوردند.

خاطره چهارم: در مورد یکی‌ از قطعات خیلی‌ دشوار، یک بار به استاد گفتم "من نمی‌توانم این را بزنم. خیلی‌ سخت است." ایشان گفتند "نمی‌توانم معنی‌ ندارد. هیچ چیز سختی وجود ندارد که باتمرین درست نشود." همین حرف ایشان باعث شد که من به توانایی خودم اعتقاد درونی‌ پیدا کنم و هیچ مانعی چه در موسیقی‌، چه در تحصیل، چه در کار، چه در زندگی‌ نتوانست من را از تلاش برای رسیدن به مقصود باز دارد. حرف استاد خیلی‌ بیشتر از در آوردن یک قطعه یا پاساژ سخت معنی‌ داشت.

خاطره پنجم: در ضبط دو آلبوم اولم (رنگ‌های هفت دستگاه و شبدیز) استاد پایور ناظر ضبط بودند. در قسمتهایی من خیلی‌ وسواس داشتم که حتما عالی‌ و بدون ذره‌ای ایراد ضبط و ادیت شود. این وسواس باعث شده بود که ساعت‌ها کار استودیو طول بکشد. در مقطعی ایشان به من گفتند "بابام جان، اگر بیش از اندازه وسواس به خرج بدهی‌، هیچوقت آثارت به چاپ نخواهند رسید برای اینکه هیچوقت هیچ چیز به نهایت کمال خودش نمیرسد. هر وقت دیدی کیفیت کار ۸۰ - ۹۰ درصد آن چیزی شد که میخواهی‌، رضایت بده، بگذار کار بیرون بیاید و به دنبال اثر بعدی باش." اگر این توصیهٔ استاد نبود، من هیچ وقت نمی‌توانستم آلبومها و کتابهایم را در زمینه‌های مختلف در طول ۱۵ سال گذشته منتشر کنم.

خاطره ششم: چندین بار سر کلاس شاگردی از استادی دیگر نقل قول میکردند که فلانی‌ پشت سر شما این را گفت یا آن را گفت. من حتا یک بار هم به خاطر نمی‌‌آورم که استاد پشت سر کس دیگر بدگویی بکنند و مقابله به مثل داشته باشند. همیشه می‌گفتند "بابام جان، بگذار هر چه دوست دارند بگویند. من ساز خودم را میزنم و نیازی به حرف زدن ندارم. در عمل نشان می‌‌دهم"

خاطره هفتم: استاد پایور نسبت به اسم خودشان خیلی‌ حساسیت داشتند و به نظر من حق هم داشتند. بارها کسانی‌ سنتور‌هایی‌ را که ساخته بودند برای تأیید خدمت استاد می‌‌آوردند. شاگردانی بودند که فقط چند جلسه یا چند ماه می‌آمدند که بگویند من شاگرد استاد پایور بودم، یا روی جلد کتاب و نورشان می‌خواستند اسم استاد را هم قید کنند. استاد پایور تا جای ممکن از اسم خود دفاع میکردند و مانع چنین سو استفاده‌هایی‌ می‌شدند. توصیهٔ کلی‌ ایشان به من این بود: "بابام جان، اگر میخواهی‌ کاری انجام بدهی‌ یا چیزی به چاپ برسانی، سعی‌ کن از کارهای خودت باشد. چه کاری به کارهای من داری؟ من که خودم آنها را به بهترین وجه ممکن زده‌ام و نیازی به تکرار و بازنگری هم ندارند. به ساخته‌های خودت برس و این گونه نتیجهٔ بهتری خواهی‌ گرفت."

نظر اول: یکی‌ از چیزهایی‌ که استاد پایور را از بسیاری از استادان دیگر سنتور متمایز می‌کند، تألیفات هدفمند ایشان بوده است. درصد قابل توجهی‌ از کارهای استاد به چاپ رسیده است و تانسل‌های متمادی مورد استفاده هنرجویان سنتور قرار خواهد گرفت. هدفمند هم از این نظر که استاد می‌خواستند سیستمی‌ ایجاد کنند که هنرجو از شروع کار تا درجه استادی مطلب برای نواختن داشته باشد و کتابها از خیلی‌ ساده به دشوار تنظیم شده باشند.

نظر دوم: به نظر من، تقلید از استاد در مواردی خوب است و در مواردی نه چندان لازم. اولا هیچ کس از خطا مصون نمی‌باشد بنابرین خود استاد هم گاهی‌ رفتارهایی داشتند که در قالب کلی‌ به نظر این جانب مرجع رفتاری هنرجویان نباید قرار گیرد. دیدن این رفتارها از شخص استاد معنای دیگری داشت و مشاهده تقلید کورکورانه برخی‌ شاگردان جلوهٔ خوبی‌ نداشته و ندارد.

نظر سوم: استاد همیشه ما را تشویق میکردند که جلوی جمع و در حضور دیگران سنتور بنوازیم. فقط سه شرط قائل بودند: اول اینکه موقع ساز زدن کسی‌ مشروبات الکلی ننوشد، دوم اینکه موقع ساز زدن کسی‌ غذا نخورد و سوم اینکه موقع ساز زدن کسی‌ حرف نزند. برای سالها این سه شرط برای ما هنرجویان استاد وحی منزل بود. اما به مرور دریافتم که هدف این سه شرط جلب توجه به ساز و رعایت احترام به آن بوده است. گاهی یک هنرمند مجبور میشود برای شناساندن هنر خود کمی‌ از شرایط اولیه خود پایین بیاید، ولی‌ با این کار افراد بیشتری را به موسیقی‌ اصیل میتواند علاقمند نماید.

روزی که خبر سکتهٔ استاد را شنیدم، بیشتر از آن ناراحت شدم تا اینکه فوت میکردند. برای کسی‌ که تمام هنرش از پنجه‌هایش سرازیر میشود، فلج ناشی‌ از سکته از مرگ هم دردناک تر است. به سبب رعایت حال استاد، دیدار ایشان به سختی میسر میشد ولی‌ همان لحظات هم ارزشی بسیار داشت. پس از ترک ایران، دیدارها کمتر شد تا روزی که خبر ناگوار در گذشتشان را شنیدم. تنها کاری که از راه دور بر میامد، رفتنم به دفتر بی‌ بی‌ سی‌ و ضبط پیام تسلیتی بود برای تمام هنردوستان ایرانی‌. روحشان شاد و یادشان همواره گرامی‌ باد

جمعه، خرداد ۱۳، ۱۳۹۰

خرید سنتور

خرید سنتور یکی از اموری است که تقریبا تمام هنرآموزان در مقطعی از زندگی هنری خود با آن مواجه می شوند و به نظر نگارنده دانستن یک سری اصول کلی می تواند به شما در انتخاب یک سنتور قابل اطمینان و شاید خوش صدا کمک بکند.

درجه 1 از نظر ساختاری
درجه 2 از نظر ساختاری
درجه 3 از نظر ساختاری
درجه 1 از نظر صدادهی
سنتور حرفه ای و بسیار گران
سنتور حرفه ای ولی بدقلق
بدترین سرمایه گذاری (گول صدا و قیمت بالا را نخورید)
درجه 2 از نظر صدادهی
سنتور حرفه ای و خوش دست (ایده آل برای تدریس؛ قیمت مناسب)
سنتور مشقی خوش صدا
از خرید سنتورهای این ستون باید حذر کنید.
درجه 3 از نظر صدادهی
سنتور مشقی خوش ساخت
سنتور مشقی ارزان


الف. نحوه تشخیص سنتور درجه 3 از نظر ساختاری (سنتورهای بدساخت):
1. به چهارچوب و جعبه صوتی سنتور دقت کنید و آن را به طور کامل وارسی کنید (هر چهار ضلع محیط آن، صفحه رویی و زیری و تمام اتصالها و جاهایی که به هم چسبیده شده اند). در هیچ قسمتی ترک و شکستگی نباید وجود داشته باشد. اگر سنتوری ترک یا شکستگی داشته باشد، حتی اگر سنتور ناظمی باشد یا بهترین چوب برای آن به کار رفته باشد، ارزش ندارد و سرمایه گذاری روی آن توصیه نمی شود.

2. سنتور را بلند کنید و مسطح بودن سطح رویی و زیری را با چشم بسنجید. می توانید سنتور را روی سطح مسطحی قرار داده و چک کنید که به اصطلاح لق نمی خورد. یک سنتور نو قاعدتا نباید انحنا داشته باشد و ممکن است این انحنا به تدریج بیشتر شده و به ترک منجر شود.

3. تخلخل طبیعی چوب را با ترک نباید اشتباه گرفت. یک چوب طبیعی شیارهای خیلی ظریفی دارد که نباید از حدی بیشتر باشد. وجود همین شیارهای طبیعی است که در طنین صدای سنتور نقش دارد.

4. سنتور را به آرامی تکان دهید. نباید صدای اضافه بشنوید. گاهی پل سنتور افتاده است و موقع تکان دادن صدا می دهد که نشانه خوبی نمی باشد.

5. سیمهای سنتور، گوشی ها، سیم گیرها و مفتولهای سیمی روی شیطانک و خرکها را با دقت نگاه کرده و لمس کنید. این فلزها نباید زنگ زده باشند. در اثر زنگ زدگی رنگ این فلزها تیره و گاهی قرمز شده و هنگام لمس کردن زبر می شوند. زنگ زدگی نشان از آن دارد که از ارزان ترین مواد برای ساخت سنتور استفاده شده است و به مرور زمان این مساله بدتر شده و نه تنها کوک سنتور خراب می شود بلکه صدای سنتور نیز افت خواهد کرد.

6. به محل فرو رفتن گوشیها، سیم گیرها و سیمها (جایی که از شیطانک عبور می کنند) در چوب سنتور نگاه کنید. آثار آسیب جدی یا شکسته شدن یا خرد شدن چوب نباید وجود داشته باشد. اگر باشد از خرید آن سنتور منصرف شوید.

7. روی چوب سنتور گره نباید وجود داشته باشد. بخصوص گرههای بزرگی که در مرکزشان ترک دارد. گاه جای میخ و سوراخ شدگی دیده می شود که آن نیز نکته خوبی به شمار نمی رود. گره جایی از چوب است که رنگ آن تیره تر به نظر می رسد و حالت تخلخلی خود را از دست می دهد. معمولا گرهها نقاط ضعف چوب هستند و می توانند مشکل ساز باشند.

8. خواهشمند است به جنبه های ظاهری مانند خاتم کاری، جعبه های چرمی، مضرابهای کادویی و گارانتی فروشنده در صورتی که هفت مورد بالا وجود داشته باشد توجه نکنید. زیرا هیچیک به تنهایی تضمینی بر خوش ساختی سنتور نمی باشد.


ب. نحوه تشخیص سنتور درجه 1 از نظر ساختاری (سنتورهای خوش ساخت):
1. سنتورهای خوش ساخت در مجموع ظاهر منظم و تمیزی دارند. جای شره رنگ و چسب چوب روی آنها دیده نمی شود و گوشی ها و سیم گیرها کاملا منظم و ردیف قرار گرفته و یک اندازه هستند.

2. در سنتور خوش ساخت گوشی ها خیلی سفت یا خیلی شل نیستند به گونه ای که به راحتی می توان سنتور را کوک کرد و این کوک در طول زمان حفظ می شود. برای امتحان این مساله باید با کوک کردن سنتور آشنایی داشته باشید و بتوانید چند سیم سفید و چند سیم زرد را کوک کرده و از همسان بودن کارکرد گوشی ها مطمئن شوید.

3. در یک سنتور خوش ساخت جنس فلزهای به کار رفته اعلا و درجه یک بوده و نه تنها زنگ زدگی در آن مشاهده نمی شود، بلکه سازنده یا فروشنده باید بتواند ضدزنگ بودن فولاد به کار رفته را تضمین کند.

4. در سنتور خوش ساخت، ضخامت صفحه رویی و زیری سنتور از حد مجاز بیشتر نمی باشد. این ضخامت اندازه ثابتی ندارد ولی معمولا از 5 میلیمتر بیشتر نمی باشد.

5. چوب به کار رفته در سنتور باید چوب یک دست و سالمی باشد. معمولا رنگ مات و تیره برای سنتور بهتر است زیرا سیمها را بهتر می توان دید. چوب گردو نیز چوب محکم و متداولی است، هر چند از چوبهای دیگر نیز می توان برای ساخت سنتور استفاده کرد.

6. کوک سنتور موقع امتحان کردن صدای آن باید درست باشد. اگر سنتور سل کوک می خرید و فروشنده آن را نیم پرده پایین تر کوک کرده باشد، خیلی از اشکالات کوکی و ساختاری آن ممکن است مخفی بماند. با خود یک دیاپازون ببرید تا مطمئن شوید کوک سنتور از حد معمول بالاتر یا پایین تر نیست.

7. داشتن مهر یا امضای سازنده به تنهایی چیزی را ثابت نمی کند، مگر در مواردی که فرد سازنده خیلی معروف باشد. حتی در آن صورت نیز باید در نظر داشت که حتی سازندگان بسیار معروف نیز سازهای بدصدا یا بدساخت داشته اند. بنابراین به معیارهای گفته شده بیشتر دقت کنید تا به مهر و امضا و تزئینات ساز.

8. معمولا سازهای خوش ساخت توسط فروشنده یا سازنده گارانتی می شوند. به این نحو که فرد به حدی از کار خود مطمئن است که حاضر است در صورت بروز مشکلات ساختاری، آن را تعویض یا اصلاح نماید. به خاطر داشته باشد که جز در موارد معدودی سنتور قابل تعمیر نیست و بهتر است از همان ابتدا مشکلی وجود نداشته باشد.

9. کلید سنتور خوش ساخت دقیقا اندازه گوشی های آن است و جای چکش کاری روی آن دیده نمی شود.


ج. اگر سنتوری تمام موارد لیست الف و ب را نداشت به طبع از نظر ساختاری درجه 2 به شمار می رود.


د. نحوه تشخیص سنتور درجه 1 از نظر صدادهی (سنتورهای خوش صدا):
1. در سنتور خوش صدا طنین صداها نه از حدی کمتر هستند و نه از حدی بیشتر و تشخیص این امر به تجربه خریدار در ارزیابی سنتورهای مختلف دارد. سنتورهای با طنین طولانی به اصطلاح صدای تشت می دهند و سنتورهای با طنین کوتاه صدای خفه ای دارند.

2. در سنتورهای خوش صدا تمام نتها کیفیت طنینی یکسان و مشابهی دارند. بهترین تست برای این امر ثابت ماندن کیفیت صدا هنگام گذر از سیمهای زرد به سفید یا برعکس است. برخی سنتورهای صدای بم بهتر و برخی صدای زیر بهتری دارند. اما یک سنتور خوش صدا باید تمام نتهایش خوش صدا باشد.

3. در یک سنتور خوش صدا هیچ یک از نتها نباید به اصطلاح کر باشند یا صدای زنگ بدهند. کر بودن به این معناست که یک نت بخصوص به طور محسوسی نسبت به نتهای قبل و بعد از خود صدای ضعیف تری دارد. زنگ داشتن یعنی حس می کنید یک صدای اضافه مانند برخورد ارتعاشی دو فلز وجود دارد.

4. سنتور خوش صدا قابلیت تولید صداهای بسیار بلند و بسیار آرام را دارد، بدون آنکه در کیفیت مطلوب صدا تغییری ایجاد شود.

برگرفته از کتاب حاشیه دستور سنتور، تالیف پژمان آذرمینا
(c) 2011, Pejman Azarmina